به نحوی آن روز فوراً درست نشد - اول او را گرفتند، سپس به دهانش دادند. اگرچه اگر به جنبه روشن نگاه کنید، چه چیزی - بهتر بود در زندان بنشینید؟ هیچ دیک وجود ندارد، حتی یک کلمه. و با قضاوت از روی رفتارش، او عادت ندارد که خودش را انکار کند. یک ضربه زدن برای او یک تکه کیک است. تف به سرش می زند و سرو می کند. و نگهبان امنیتی - او فقط یک جستجو را ترتیب داد، بنابراین او به سرعت او را جمع کرد. پایان برای عوضی منطقی بود - دهانش پر از اسپرم و لب هایش با آن کثیف بود. و مثل گربه ای که به خامه ترش رسیده دمش را تکان می داد.
ای کاش من همچین کمکی داشتم، میز آشپزخانه نرم تری برایش انتخاب می کردم. اگرچه باید به او اعتبار بدهم - ویدیو عالی است، دختر فقط یک آتش است و موجی از احساسات حاضر است، حتی برای آن می توانید انگشت شست را بالا ببرید. جالبه اتفاقا چطور با این سرعت سفره رو خراب نکردند، بالاخره یک سیاه پوست با دستیارش خیلی تشریفاتی نبود، کمی سخت بود.